

انسانها همیشه مجذوب مفهوم جاودانگی بودهاند، اما چیزی که برای برخی هیجانانگیزتر به نظر میرسد، استفاده از فناوری برای تبدیل جاودانگی به یک برنامه کاربردی در دنیای واقعی است. جنبشی به نام فرا انسانیت حتی به استفاده از علم و فناوری برای تقویت بدن و ذهن ما و اجازه دادن به انسان برای ادغام با ماشینها و ریشهکن کردن پیری به عنوان عامل مرگ اختصاص یافته است. بنابراین سوال بزرگ این است که آیا واقعاً میتوانیم از مرگ فرار کنیم؟
از کتاب کلاسیک کودکان ذهن اثر هانس موروک گرفته تا مجموعه تلویزیونی نمادین جین رودنبری، پیشتازان فضا: نسل بعدی ، ایده آپلود احساسات، خاطرات و تجربیات یک فرد بر روی یک ماشین، در بسیاری از آثار غیرداستانی و داستانی محبوب مورد بررسی قرار گرفته است. با این حال، آیا آپلود ذهنی میتواند مانند پرینترهای سه بعدی ، رباتها و ماشینهای بدون راننده به واقعیت تبدیل شود یا خیر ؟
بارگذاری ذهن چیست و چگونه کار می کند؟
بارگذاری ذهن یک فرآیند فرضی جداسازی آگاهی یک فرد (که شامل احساسات، فرآیند تفکر، تجربیات و اساساً هر چیزی که یک فرد را منحصر به فرد میکند) را شامل می شود. سپس تبدیل آن به یک قالب دیجیتال، و در نهایت انتقال آگاهی دیجیتال به زیرلایهای متفاوت، مانند یک ماشین
این فرآیند میتواند مراحل مختلفی را شامل شود، مانند کپی کردن ذهن، انتقال ذهن، حفظ ذهن، و شبیهسازی کل مغز (WBE). در اینجا یک مرور کلی از نحوه عمل آپلود ذهنی وجود دارد:
مرحله 1: گرفتن اطلاعات از مغز
مغز انسان به طور منظم فرآیندهای پیچیده ای را با کمک 86 میلیارد نورون خود انجام می دهد که به طور همزمان در یک شبکه عصبی بزرگ عمل می کنند. و پیچیدگی به همین جا ختم نمی شود. تنها در قشر مغز بیش از 125 تریلیون سیناپس وجود دارد. این مقدار زیاد بخاطر وجود اطلاعات و ذخیره سازی اطلاعات است. برخی پیشنهاد کردهاند که برای تکثیر کامل مغز یک فرد، ابتدا باید مغز را تشریح کرد.
با این حال، طرفداران بارگذاری ذهنی ادعا میکنند که اسکنهای غیرتهاجمی مغز میتوانند، وضوح کافی برای کپی کردن مغز را بدون کشتن شخص برای انجام آن ارائه دهند. سپس اطلاعات ذخیره شده در مغز ما برای ایجاد یک کانکتوم ، نقشه کاملی از اتصالات عصبی در مغز، که با اسکن فوق العاده دقیق نورون ها و سیناپس ها ایجاد می شود و سپس قابل استفاده خواهد بود.
با این حال، تا به امروز، ما فقط یک اتصال کامل برای یک کرم گرد 1.5 میلی متری به نام Caenorhabditis elegans داریم که تنها 302 نورون و حدود هفت هزار اتصال سیناپسی دارد. در سال 2014، پروژه OpenWorm که مغز را نقشهبرداری میکرد، آن را به عنوان نرمافزار تکرار کرد و آن را در یک ربات لگو نصب کرد که قادر به انجام اقدامات حسی و حرکتی مشابه مدل بیولوژیکی بود.
ایجاد یک اتصال انسانی به وضوح فرآیند بسیار پیچیده تری است. حتی در مورد سی. الگانس ، محققان مجبور بودند بیش از یک دهه برای درک مسیر عصبی ارگانیسم کار کنند.
حال تصور کنید که برای شناسایی حدود 86 میلیارد نورون، تعیین مکان دقیق آنها و ردیابی و فهرست نویسی پیش بینی های آنها بر روی یکدیگر چقدر زمان و منابع لازم است . ساختن و تفسیر حتی یک اتصال انسانی تنها با استفاده از فناوری های موجود غیرقابل تصور است.
روش پیشنهادی دیگر برای دریافت اطلاعات از مغز از طریق رابط مغز و کامپیوتر (BCI) است. در حال حاضر دستگاههای کاشتهشدهای وجود دارند که میتوانند برخی از انواع اطلاعات عصبی را به دستورات ترجمه کنند و قادر به کنترل نرمافزار یا سختافزار خارجی مانند بازوی روباتیک هستند. با این حال، BCI های مدرن فقط با تعداد اندکی از BCI های نظری مرتبط هستند که به ما امکان می دهند حالات مغز خود را به یک رسانه دیجیتال منتقل کنیم.
رابط های مغز و رایانه که امکان بارگذاری ذهن را فراهم می کنند، به فناوری مشابه با فناوری اسکن مغز مدرن نیاز دارند. برخی معتقدند که دانلود هشیاری نیاز به فناوری دارد تا بتواند مغز انسان را در سطح ذرات کوانتومی اسکن کند.
Neuralink ایلان ماسک، یکی از شرکتهایی است که روی جنبههای بارگذاری ذهنی کار میکند. آنها در حال طراحی یک ایمپلنت عصبی هستند که “مانند Fitbit در جمجمه شما” کار می کند. بسیاری از رشته های الکترود در مقیاس میکرون به بخش های مختلف مغز متصل می شوند. در حالی که این فناوری نویدبخش به انسان اجازه می دهد تا ارتباط محدود با رایانه را برقرار کند،اما با اینحال به فناوری مورد نیاز برای آپلود کل مغز نزدیک هم نیست.
وب سایت Neuralink اشاره می کند که تراشه آنها نوع جدیدی از فناوری رابط مغز را راه اندازی می کند و با توسعه بیشتر، آنها می توانند کانال های ارتباطی با مغز را افزایش داده و به مناطق بیشتری از مغز و انواع جدیدی از اطلاعات عصبی دسترسی پیدا کنند.
مرحله 2: مقابله با چالش های حفظ مغز
برخی از افراد ثروتمند که مایل به زندگی برای همیشه هستند، ترجیح می دهند مغز و گاهی بدن خود را از طریق انجماد حفظ کنند. در تئوری آینده، زمانی که فناوری اتصال انسان، به طور کامل توسعه یابد، آگاهی آنها می تواند بازیابی و بارگذاری شود. یک شرکت آمریکایی کرایونیک Alcor Life Extension Foundation در حال حاضر حدود 180 بدن انسان انجماد شده (با تعداد بیشتری فقط سر انسان) را در تاسیسات خود در فونیکس ذخیره می کند.
با این حال، برخی از کارشناسان همچنین ادعا میکنند که چنین تکنیکهای کریونیک ممکن است غیرقابل ترمیم و به مغز آسیب برساند .
اخیراً، رابرت مک اینتایر، فارغالتحصیل MIT، زمانی که اعلام کرد استارتآپ Nectome با پشتیبانی Y-Combinator در حال ساختن برخی از ابزارهای نسل بعدی برای حفظ مغز انسان در جزئیات میکروسکوپی مورد نیاز برای نقشهبرداری کانکتوم است ، دوباره هیاهوی حفظ مغز را برانگیخت.
مک اینتایر به همراه کریوبیولوژیست زمانی که قبلاً در یک شرکت تحقیقاتی کریو در قرن بیست و یکم کار می کرد، گرگ فاهی روشی را توسعه داد که مومیایی کردن را با کریونیک ترکیب می کند . فاهی پیشنهاد می کند که از طریق این تکنیک می توانند کل مغز را تا سطح نانومتر حفظ کنند، از جمله کانکتوم. آنها حتی یک جایزه علمی 80000 دلاری از بنیاد حفظ مغز به خاطر حفظ مغز خوک به خوبی دریافت کردند که هر سیناپس داخل آن را می توان با میکروسکوپ الکترونی دیدو مشاهده کرد.
با این حال، یکی از عناصر این فرآیند که ممکن است انسان را به تفکر فرو ببرد، این است که “مومیایی کردن مغز” باید در زمانی که فرد هنوز زنده است انجام شود. این شرکت امیدوار است که این روند به عنوان بخشی از برنامه های خودکشی با کمک پزشک مجاز باشد . حتی اگر به یک فناوری آپلود منتهی نشود، هر مغزی که نکتوم، موفق به حفظ آن شود، میتواند در تحقیقات برای ساختن ارتباط انسانی کمک کند.
مرحله 3: بازسازی مغز مصنوعی
هنگامی که تمام فعالیت های عصبی ترسیم شد و کانکتوم آماده شد، گام بعدی دیجیتالی کردن آن خواهد بود. بر اساس یک تخمین تقریبی منتشر شده در Scientific American ، ظرفیت ذخیره سازی حافظه مغز انسان می تواند حدود 2.5 پتابایت (2500 ترابایت) باشد.
در حالی که تصور رایج این است که ما فقط از 10٪ مغز خود استفاده می کنیم، متخصصان مغز و اعصاب می گویند که این در واقع یک افسانه است – و ما در واقع تقریباً از تمام مغز خود همیشه استفاده می کنیم .
به غیر از فضای ذخیره سازی، ما به یک معماری کامپیوتری نیاز داریم که بتوان مغز را در قالب کد قابل محاسبه بازسازی کند. و مسئله قدرت برای آن معماری وجود دارد. طبق تحقیقات امروزی، رایانهای با حافظه و قدرت پردازشی مشابه مغز انسان به حدود 1 گیگاوات نیرو، که اساساً به یک نیروگاه هستهای کامل برای راهاندازی یک رایانه نیاز دارد که همان کاری را که «کامپیوتر» ما با 20 وات انجام میدهد، انجام دهد. تام بارتول ، عصب شناس در موسسه سالک.
طبق محاسبات انجام شده ، شبکههای عصبی مصنوعی (ANN) ایجاد شدهاند که از شبکههای عصبی بیولوژیکی الهام گرفته شده. یک ANN مبتنی بر مجموعهای از واحدها یا گرههای متصل است که نورونها را در یک مغز بیولوژیکی مدلسازی میکنند. با این حال، تفاوت های عمده ای بین ANN و مغز انسان (یا حیوان) وجود دارد:
- همه لایه های مصنوعی به جای اینکه بخشی از شبکه ای باشند که همزمان در آن کار می کنند، یک به یک محاسبه می شوند.
- همه نورونهای شبیهسازیشده مشابه هستند و مانند جعبههای سادهای هستند که میتوانند فقط یک مقدار را در خود نگه دارند، در حالی که ناحیه عصبی مغز ما بهصورت تشکیلات درخت مانند ظاهر میشود .
همچنین، مغز انسان در مقایسه با GPT3، بزرگترین شبکه عصبی مصنوعی که تا به حال ساخته شده است، تقریباً 300 برابر بیشتر از پارامترها (نورون های ترکیب شده با سیناپس ها) استفاده می کند.
مرحله 4: شبیه سازی در یک بستر خارجی
هنگامی که تمام نیاز برآورد شده و مغز مصنوعی آماده شد، “ذهن” هم اکنون می تواند به یک شبیه ساز آپلود تبدیل شود، مانند یک دنیای مجازی، و یا به یک شبکه ای از مغز مصنوعی متصل به یکدیگر در گروهی ( ذهن کندو نیز نامیده می شود ). یک ایده فراانسانی دیگر نشان می دهد که می توان ذهن را روی یک ربات انسان نما نیز بارگذاری کرد . آپلود در یک ربات فیزیکی به روباتهایی نیاز دارد که بسیار کاربردیتر از روباتهایی هستند که در حال حاضر وجود دارند.
با این حال، اگر آگاهی بهعنوان یک ذهن مستقل از بستر (SIM) بارگذاری شود، و اگر سیمکارت آگاه تلقی شود، باید در مکانی وجود داشته باشد و بتواند با اشیا تعامل داشته باشد. این به واقعیت مجازی نیاز دارد که شبیه به تجربه انسان از واقعیت واقعی باشد، از چشیدن نوشابه گرفته تا احساس درد ناشی از تصادف رانندگی. همه اینها به ظرفیت ذخیره سازی، پهنای باند سیگنال و قدرت بیشتری نیاز دارد.
شک و گمانه زنی در مورد بارگذاری ذهن؟
مایکل هندریکس، عصب شناس از دانشگاه مک گیل، در گزارش سال 2015 خود که در MIT Technology Review منتشر شد، بارگذاری ذهن را یک “امید بسیار نادرست” خواند . به گفته هندریکس، دانشمندان هنوز دقیقاً نمی دانند چه نوع فناوری می تواند به آنها اجازه تکرار ذهن انسان را بدهد.
هندریکس در گزارش خود همچنین درباره موفقیت روشهای انجماد فعلی یا قابل پیشبینی برای حفظ مغز و همچنین روشهایی برای بازیابی اطلاعات ذخیرهشده در مغز انسان تردیدهایی را مطرح کرد. علاوه بر این، به عنوان یک متخصص در فعالیت عصبی کرم گرد C. Elegans ، او می گوید که داشتن کانکتوم به خودی خود شرط کافی برای شبیه سازی یک سیستم عصبی نیست.
حتی زمانی که جنبه فنی تقلید کل مغز را دریابیم، هنوز بخش فلسفی معادله وجود دارد. آیا آن تقلید همچنان شما هستید؟ پاسخ دادن به آن مستلزم تفکر زیادی در مورد اینکه چه چیزی آگاهی و هویت را تشکیل می دهد – چیزی که پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد.
مطالعه دیگری نشان می دهد که بسته به دیدگاه شخصی خود در مورد مرگ، خودکشی، داستان، فلسفه و علم، برخی از افراد ممکن است حمایت زیادی از بارگذاری ذهن نشان دهند، در حالی که برخی دیگر به شدت چنین عملی را تایید نمی کنند.
مطمئناً، بارگذاری ذهن این پتانسیل را دارد که زندگی انسان ها را برای همیشه تغییر دهد، اما به همین دلیل است که ظهور این فناوری علمی-تخیلی در دنیای واقعی ممکن است منجر به تضادهای زیادی شود که حول تأثیر اخلاقی و اجتماعی آن بر بشریت می چرخد.
استیو جابز یک بار گفت: “مرگ به احتمال زیاد بهترین اختراع زندگی است. این عامل تغییر زندگی است. کهنه را پاک می کند تا راه را برای جدید باز کند.” اگر این درست باشد، شکست دادن مرگ با آپلود ذهنی ممکن است در واقع خود را شکست دهد. این فناوری به بعضی افراد اجازه می دهد که به حیات خود ادامه دهند، اما به قیمت همه چیز و هر کس دیگری
در حال حاضر، تعدادی از دانشمندان، محققان و شرکتهای فناوری در تلاش هستند تا بارگذاری ذهنی را به واقعیت تبدیل کنند. این که آیا آنها موفق خواهند بود یا نه، و جامعه ما چگونه به انتقال آگاهی واکنش نشان خواهد داد، فقط آینده می تواند بگوید.